حسام خراسانی روزنامه نگار
«هیس؛ حرفش را نزن!» جملهای که شاید بارها و بارها شنیده باشیم. شاید شما با من همعقیده باشید که یکی از مواقع پرکاربردِ این جمله زمانی است که درباره «سلامت جنسی» صحبت میشود؛ جملهای برای پاسخ به همه سوالها درخصوص «سلامت جنسی». اما بهراستی تابو و خط قرمزی که مانع مطرح شدن یک بحث پزشکی در جامعه ما شده، چیست؟ صحبت از بایدها و نبایدهای «سلامت جنسی» است؛ مجاز چیست؟ غیرمجاز کدام است؟ چه مطالبی باید درخصوص «سلامت جنسی» مطرح شود و چه زمانی برای آموزش در حوزه «سلامت جنسی» مناسب است؟ اینها بخشی از پرسشهایی است که «شهروند» برای پاسخشان سراغ دکتر «امیر مدیر» رئیس کلینیک سلامت جنسی مجتمع دارویی-درمانی هلال ایران رفته است. این فوق تخصص سلامت جنسی ضمن انتقاد از سیاستهای غلط آموزشی، بر لزوم برنامهریزی مدون در حوزه سلامت جنسی تأکید میکند و از باورهای غلطِ شکلگرفته در جامعه میگوید. آنچه در ادامه میآید، شرح گفتوگوی ما است.
اگر موافق هستید با این پرسش گفتوگو را شروع کنیم که «آیا باید در عرصه عمومی به موضوع آموزش درخصوص سلامت جنسی پرداخته شود یا خیر»؟
مطمئنا بله. به نظر من باید به این مقوله از دو سوی سیاسی-اجتماعی پرداخته شود؛ از یک سو باید موضوع سلامت جنسی از طرف سیاسیون و سیاست گذاران عرصه سلامت و بهداشت بررسی شود و از سوی دیگر باید در رسانهها به این موضوع بهعنوان یک مساله اجتماعی پرداخته شود. خوشبختانه از طرف سیاسیون و سیاستگذاران حوزه درمان یکسری مجوزها و اجازه درحال صادر شدن است؛ در رسانهها هم همین طور. درحال حاضر به این موضوع بیشتر پرداخته میشود و معلوم است که یکسری از مسائل باز شده و عرصه نویی درحال شکل گرفتن است. این خیلی خوب است و باید رسانهها و صاحبنظران از این فرصت استفاده و به این حوزه ورود پیدا کنند تا بتوان با ایجاد یک فضای علمی و آموزشی مشکلات این حوزه درمانی را حل کرد. اینکه «شهروند» تربیون خود را به این موضوع اختصاص میدهد، یعنی رسانهها هم پی به اهمیت این موضوع بردهاند.
شاید دلیل پرداختن به این مسائل افزایش بحران در خانوادهها باشد.
بله؛ یکی از دلایل میتواند همین موضوع باشد. واقعیت این است که خیلی دیر شروع کردهایم. باید قبل از اینکه قضیه طلاقهای عاطفی، زندگیهای سرد، روابط جنسی ناسالم و عدم آگاهی صحیح از روابط جنسی به این میزان در کشور افزایش پیدا کند، شروع میکردیم. حالا باید از ابتدا شروع کنیم؛ چرا که برنامه مدونی بهعنوان تربیت جنسی نداریم و دنبال نمیکنیم. روانشناسان ما در آموزشوپرورش باید به این مسأله ورود پیدا کنند.
به آموزشوپرورش اشاره داشتید؛ عملکرد این سازمان را در این حوزه چگونه میبینید؟
به عقیده من آموزشوپرورش یکی از مقاومترین نهادهای کشور در این زمینه است. درواقع آموزش و پرورش با تفکیک جنسیت بهطور کل مساله را انکار و از گردن خود ساقط کرده است؛ تنها با این عنوان که جنسیتها جدا و مدارس پسرانه و دخترانه سوای هم فعالیت میکنند؛ اما واقعیت مساله طور دیگری است. هویت جنسی و انتظارات جنسی از همان دوران بلوغ و از همان دوران دانشآموزی شکل میگیرد؛ باید فرهنگ جنسی در همان دوران تعریف شود.
از ترکیب «فرهنگ جنسی» استفاده کردید؛ این فرهنگ چگونه در جامعه شکل میگیرد؟
ببینید مشکل اینجاست که هرگاه صحبت درخصوص آموزش فرهنگ جنسی است، بعضیها فکر میکنند منظور حذف سنتها و باورها و اعتقادات دینی است؛ در صورتی که هرگز چنین نیست. ما باید با توجه به چارچوب باوری و اعتقادی جامعه خود با حفظ ارزشها و اخلاق در خانواده، درخصوص هویت جنسی و فرهنگ جنسی برنامهریزی کنیم و باید در نظام آموزشیمان این موارد در دستور کار قرار بگیرد.
به نظر شما چه سنی برای شروع آموزشهای «سلامت جنسی» مناسب است؟
این موضوع باید در سنین پایین مورد بررسی قرار بگیرد. اما این را نیز باید مدنظر بگیریم که وقتی میگوییم «آموزش جنسی» از یک تعریف مطلق حرف نمیزنیم؛ این موضوع در سنین، جنسیتها و افراد مختلف تعاریف و گونههای مختلفی دارد. در بعضی از کشورها برنامههایی برای سلامت جنسی حتی در مقطع پیشدبستانی مطرح و تعریف شده است؛ موضوعی که اینجا انکار میشود و یک پَرش از این مساله صورت میگیرد. من در پاسخ به این پرسش که «آیا باید با کودک درخصوص سلامت جنسی صحبت شود؟» میگویم بله؛ اما باید محتوایمان تعریفشده و مناسب برای سن کودک باشد.
درخصوص فقدان آموزشهای جنسی در نظام آموزشی صحبت کردید؛ این موضوع ما را با چه مشکلی روبهرو میکند؟
مشخص است؛ کودک به سن بلوغ میرسد؛ آن هم بدون هیچ اطلاعاتی. حالا دیگر خود او جستوجوکننده اطلاعات است؛ گروههای مرجع برای کسب اطلاعات چه گروههای هستند؟ گروه دوستان و شبکههای اینترنتی. به عقیده روانشناسان معمولا «گروه دوستان» گروهی است که در آن ارزشهای واپسزده جابهجا میشود و نمیتوان اطلاعات مشخص و برنامهریزی شده کسب کرد؛ یا فردی که از طریق اینترنت و دنیای مجازی به دنبال کسب اطلاعات است، صدمات مشخصِ خود را دارد و فکر نمیکنم نیازی به بازگو شدن داشته باشد.
در بخشی از صحبتها عنوان کردید که «هویت جنسی باید باتوجه به چارچوب اعتقادات جامعه شکل بگیرد.» در این خصوص بیشتر توضیح دهید.
ما در خیلی از کتب شرعی که مراجعه میکنیم، میبینیم چقدر راحت درباره مسائل جنسی صحبت شده است؛ مثلا «چگونه با خانمتان رفتار کنید؟» «همسر چگونه باید با شوهر خود رابطه برقرار کند؟» ببینید، راحت با این مسائل کنار آمدهاند و واقعیت ارتباطات خانوادگی را پذیرفتهاند. منتها نگاه سنتی جامعه ما این را نمیپذیرد. من به این موضوع باور دارم که اگر براساس مبنای شرعی آموزشهای جنسی را ارایه بدهیم، از لحاظ پزشکی با مشکلات جنسی مواجه نخواهیم شد.
پرداختن به مساله «سلامت جنسی» همواره با باید و نبایدهایی روبهرو بوده است؛ موافق هستید با همین بایدها و نبایدها گفتوگو را ادامه دهیم؟
بله.
آیا در حوزه آموزش مسائل پزشکی خط قرمزی وجود دارد؟
من این را با جدیت تمام میگویم که در عرصه پزشکی ما هرگز خط قرمز نداریم. ما یکسری مباحث اخلاقی را باید در پزشکی رعایت کنیم؛ بهعنوان مثال، نگهداری اطلاعات بیمار؛ اما این را نمیتوان خط قرمز در پزشکی دانست. در آموزش مسائل پزشکی هیچ خط قرمزی نباید داشته باشیم؛ اما باید مسائلی در این زمینه رعایت شود؛ مسائلی مانند عدم ارایه آموزشهای سلامت جنسی در گروههای مختلف، تفکیک سنین، تفکیک مجردان از متاهلان و ....
«نگاه به سلامت جنسی بین نسلها متفاوت است.» شما با این جمله موافقید؟
بله؛ مسالهای که میفرمایید صحیح است؛ اختلاف بین نسلها. به عقیده من علت این موضوع با توجه به سرعت تغییرات در چند دهه آتی است. یک فرد در گذشته آنچنان تغییرات را مشاهده نمیکرد؛ اختلاف دوره نسلهای پیشین کم بود؛ اما امروز متفاوت است؛ سرعت تغییرات به دقایق و ثانیهها بستگیها دارد و همین باعث میشود اختلاف میان نسلها بیشتر از گذشته نمایان شود. در گذشته اختلاف به این میزان شدید نبود؛ درحال حاضر اختلاف میان نسلها شدیدا در جامعه احساس میشود. این اختلاف در تمامی جامعه شامل سیاسیون،معلمها و... دیده میشود. نگاه آنان به موضوعها محافظهکارانه و سنتی است؛ به همین علت است که برخی خط قرمزهای بعضا نابجا شکل میگیرد؛ خط قرمزها و تابوهایی که حتی در منابع شرعی ما هم وجود ندارد و حتی با شرع نیز در ضدیت و مخالفت است.
به نظر شما روند کسب اطلاعات نسل جدید درخصوص «سلامت جنسی» صحیح است؟
ببینید اصلی تعیین شده است به این مضمون که نسل جدید که طالب این اطلاعات است غلط فکر میکند و پیشفرضهای ذهنی نسلهای پیشین که محافظهکارانه فکر میکردهاند، صحیح است. این اصل نباید به صورت قاطعانه در همه موارد صادر شود؛ نسل جدید تنها جوینده اطلاعات است؛ این جویندگی جرم نیست. نسل جدید بهدلیل رغبت به کسب اطلاعات محکوم نیست. در گذشته خطوط قرمزی داشتیم که مبنای شرعی هم نداشتهاند؛ خطوط قرمزی که فرار به عقب است. مشکل اینجاست که ما با انکار یکسری از مباحث روبهرو هستیم. در نسل جدید تغییراتی شکل گرفته است؛ این نسل طالب اطلاعات و منکر خط قرمزهای تعریف شده است و با توجه به اینکه توسط والدین و آموزش پرورش تعلیم مناسبی وجود ندارد، به سمت اطلاعات ناصحیح حرکت میکنند. متاسفانه در میان مسئولان هم که این نسل را باید تربیت کنند، یک ریشه مشترک وجود دارد و آن هم خطوط قرمز بیجا و نامناسب تعریف نشده است.
عدم پرداخت به آموزش صحیح
«سلامت جنسی» چه مشکلاتی به دنبال دارد؟
در واقع سیاستگذاری مشخصی در عرصه تربیت جنسی در مدارس، دانشگاه و... وجود ندارد؛ همه چیز انکار میشود. این موضوع میتواند عوارض بسیاری در جامعه داشته باشد. عدم پرداخت به آموزش صحیح سلامت جنسی باعث میشود نوجوان مخفیانه به دنبال کسب اطلاعات برود؛ حالا پرسش این است که چه چیزی یاد میگیرد؟ از چه کسی یاد میگیرد؟ نسل جدید درخصوص این مساله رها شده است؛ باید با آزمون و خطا جلو برود. مطمئنا این موضوع پیامدهایی به دنبال دارد. آموزشهای غلط جنسی، توقعات و تعاریف غلط از روابط عاطفی عوارض ناشی از این سیاستگذاری نامشخص است.
یکی از بحثهایی که در سالهای اخیر مطرح شده است، بحث تغییر سیاستهای جمعیتی است؛ درست است که برخی پرداختن به مساله «سلامت جنسی» را در جهت رویکرد سیاستهای جدیدِ جمعیتی نمیدانند؟
این یک نگرانیِ بهحق است که درباره افزایش سن و پیری جامعه در کشور ما شکل گرفته است. بالا رفتن سن جامعه، یک خطر جدی است که کشور ما را تهدید میکند. جامعهای که در حال حاضر در سن ٢٦ و ٢٧ است به سوی یک جامعه مسن در حال حرکت است و این یک نگرانی بهحق، دغدغهای مهم، منطقی و خردمندانه است. این هرم سنی به سمت میانسالی و درنهایت کهنسالی پیش میرود. رهبر انقلاب هم با توجه به همین نگرانیها دستور لازم درخصوص تغییر سیاستهای جمعیتی را صادر کردند. این موضوع تنها مختص کشور ما هم نیست؛ بسیاری از کشورها این سیاست جمعیتی را دنبال میکنند؛ حتی کشورهای غربی. عدم اشتیاق به فرزندآوری از عوارض زاید دنیای مدرن و مترقی است. نگاه مدرن به بشر باعث مسئولیتگریزی شده و نگاهشان به فرزندآوری تغییر کرده است. تغییر این نگرش هم یک نیاز جهانی است. منتها وقتی شما به سلامت جنسی نگاه میکنید، میخواهید روابط جنسی دو فرد را تعریف کنید. اگر رابطه درست که حاصل شناخت و تربیت جنسی صحیح است، برقرار شود، روابط به صورت عاطفی و سالم پیش میرود؛ این یعنی تحکیم نظام خانواده. دلخوشی به ادامه زندگی، نتیجه این شناخت صحیح است. اینجاست که انگیزه فرزندآوری در خانواده شکل میگیرد. به عقیده من، نگاه به سلامت جنسی یکی از لازمههایی است که در جهت رسیدن به برنامههای افزایش جمعیت باید دنبال شود. گسترش روابط گرم در خانوادهها میتواند در راستای این سیاستها موثر باشد. خانوادهای که سردی عاطفی دارد و دارای تنش است، زمینه لازم برای فرزندآوری را ندارد و هیچ گاه چنین فعلی صورت نمیگیرد. این یک اصل ثابتشده است که سلامت جنسی در خانواده باعث افزایش تمایل برای فرزندآوری میشود.
مواردی درخصوص برنامه ریزی آموزشوپرورش در حوزه سلامت جنسی مطرح کردید؛ برنامهریزی آموزش عالی را در این حوزه چگونه ارزیابی میکنید؟
در دانشگاه بحث سلامت جنسی تبدیل به نیاز میشود. اگر در آموزش و پرورش صحبت از بسترسازی است در دانشگاه ما با جوانانی روبهرو هستیم که طالب اطلاعات در زمینه سلامت جنسی هستند؛ بنابراین کلیه آموزشها در سیستم دانشگاهی ازجمله بهداشت جنسی امری ضروری است. باز هم تاکید میکنم زمانی برنامههای سیاست جمعیتی در کشور به نتیجه میرسد که خانواده به این نقطه برسد که روابط درست جنسی بر آن حاکم شود و این مورد جز با آموزش محقق نمیشود.
عملکرد سازمانهای درمانی را درخصوص سلامت جنسی چگونه میبینید؟
با این سوال ورود پیدا میکنیم به عرصه پزشکی و درمانی؛ بهطورکلی در سالهای گذشته بنا به دلایلی، اولویت درمانی در کشور متفاوت بود. زمانی ما درگیر مسائل دیگری مانند بیمارهای عفونی بودیم. طرحهای واکسیناسیون یا درگیری حوزه درمان با بیماریهای مرگآور مانند سرطان مانع ورود و پرداخت برنامهریزی شده به چنین حوزههای درمانی میشد. در کنار این مانع، ما با محدودیت در امکانات نیز روبهرو بودیم. درواقع این حوزه فراموششده بود. دانشگاهها و مراکز آموزشی و تحقیقاتی علوم پزشکی بهندرت به این موضوع میپرداختند، چون اصلا در اولویتهایشان نبود، هر کدام اولویتهای دیگر و اهداف دیگری داشتند.
درباره ضعفهای حوزه درمان توضیح بیشتری میدهید؟
متاسفانه در عرصه درمان نیز همان بیبرنامگی را که در نظام آموزش دیده میشود، میبینیم. مراکز تخصصی که بهصورت کامل حوزه سلامت جنسی را پوشش دهند، بسیار کم است. مراجعهکننده برای درمان باید بهصورت پراکنده روند درمان را طی کند. سلامت جنسی اعم از ارولوژی، روانشناسی و ... است که با توجه به تعداد بالای بیماران این حوزه، تاکنون مراجعات بهصورت پراکنده بوده است. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که مراکز دولتی که پوشش بیمهای بیشتری دارند و تسهیلات بیشتری ارایه میدهند، رغبت چندانی برای ورود به این حوزه پیدا نکردهاند و اغلب نگاه سطحی و سادهانگارانه به موضوع دارند. درمانها یا صرفا دارویی است یا مسأله به یک موضوع روانی تبدیل میشود. این موضوع در عرصه درمان به یک درمان ابتدایی و سطحی تبدیل شده است. مراکز کمتری هستند که موضوع را بهصورت آکادمیک و کامل دنبال کنند.
به موضوع پراکندگی مراکز درمانی اشاره کردید. این موضوع چه مشکلی ایجاد میکند؟
باعث شده آمار دقیقی نداشته باشیم. آمارهای غیررسمی از شیوع ٢٠درصدی بیماریهای جنسی در کشور خبر میدهد. به علت همین پراکندگی درحال حاضر ما نمیتوانیم به آمار رسمی تکیه کنیم. جدای از این موضوع تقریبا درمان بیمار هم دچار گسستگی میشود.
نبود پوشش کامل بیمهای در این حوزه چه مشکلاتی بهوجود آورده است؟
مشکلی که با بیمهها داریم خیلی کلیتر از یک حوزه درمانی است؛ متاسفانه بیمهها بهصورت کامل بیمار را تحت پوشش قرار نمیدهند. در این حوزه خاص، زمانی که نیاز به مشاوره روانشناسی است، هزینه بالا میرود و برای مراجعهکنندگان سنگین میشود. ما در این حوزه ضعف بیمهای داریم؛ مشاورههای روانشناسی اغلب با تعرفه آزاد تعریف شده است.
آیا مراکز درمانی در حوزه «سلامت جنسی» به میزان لازم وجود دارد؟
متاسفانه پاسخ به این سوال هم خیر است. همانطور که گفتم رغبتی از سوی متولیان امر صورت نگرفته است؛ اما دستورالعملهای جدیدی آمده که تعدادی مرکز متمرکز شکل بگیرد. این عرصه رها شده است؛ هم در زمینه آموزش و هم درمان. شما وقتی به بحرانهای اجتماعی در حوزه خانواده نگاه میکنید، متوجه اهمیت سلامت جنسی میشوید. اصلاح این موضوع زمانبر است.
درباره تبلیغاتی که در شبکههای غیررسمی مانند شبکههای ماهوارهای و پایگاههای اینترنتی میشود، چه نظری دارید؟
چون ما نمیدانیم چه باید بکنیم، تربیت اشتباهی در جامعه شکل میگیرد. اغلب تبلیغات غیررسمی که درخصوص مسائل جنسی از ماهواره و شبکههای غیررسمی ارایه میشود، بسیار خطرآفرین است. متاسفانه بهعلت چرخش مالی عظیمی که این موضوع دارد، حجم این تبلیغات هم بسیار بالا است. اغلب داروهای تبلیغ شده مضر و فاقد تاثیرگذاری صحیح است. خواهش میکنم درخصوص داروها حتما با فرد متخصص در این حوزه مشورت شود.
درباره کلینیک سلامت جنسی مجتمع دارویی- درمانی هلال ایران صحبت کنید.
من قبل از هر چیز از مدیران جمعیت هلالاحمر تشکر میکنم و این موضوع را دوست دارم بیان کنم که هلالاحمر با شجاعت تمام در حوزه سلامت جنسی ورود پیدا کرد. با راهاندازی کلینیک سلامت جنسی حالا ما در جمعیت هلالاحمر مرکزی داریم که رسما این عنوان را یدک میکشد. موضوع مشکلآفرین، عدم تمرکز بخشهای مختلف سلامت جنسی در یک مرکز تخصصی بود که با تاسیس و راهاندازی این کلینیک مراجعان میتوانند تمامی مراحل پروسه درمان خود را بهطور کامل در این مجموعه طی کنند.
درباره ویژگیهای این مرکز بیشتر توضیح دهید.
ما تسهیلاتی را در این مرکز قایل شدیم. سعی کردیم از حداکثر ظرفیتهای بیمهای در کشور استفاده کنیم. تعرفه تعریف شده در پایینترین سطح و حتی در بعضی موارد کمتر از حد تعریف شده است. بهطورکلی در مقایسه با مراکزی که اینگونه خدمات را ارایه میدهند، ما کمترین هزینه را دریافت میکنیم. بهطور مثال تعرفه ما در عرصه روانشناسی حتی از کف موجود نیز ١٥درصد کمتر است. نکته دیگر دستهبندی و فایلبندی اطلاعات بیماران است. این موضوع ما را در آمارها کمک میکند. هر بیمار پرونده خاص خود را دارد. موضوع در این مرکز رها نشده است و این مسأله باعث میشود ما با آزمون و خطا پیش نرویم. هر بیمار پرونده مشخصی دارد و درواقع اطلاعات در سیستم ذخیرهسازی میشود. مرکز درمانی و دانشگاهی موظف به پژوهش و جمعآوری آمار در این زمینه است. بدون آمار ما با عرصه تاریک و مبهمی روبهرو میشویم. یکی از عرصههای مهم پژوهش است که در این مرکز در حد توان دنبال میشود. ما نباید به عرصه درمان سلامت جنسی سطحی و سادهانگارانه نگاه کنیم. متخصصان باید از جنبههای مختلف این موضوع را بررسی کنند. عرصه دیگر بحث مسائل آموزشی است. ما سعی کردیم به علت خلل موجود در این عرصه تا جایی که در توان این مرکز است، ورود پیدا کنیم. همایش و دورههای آموزشی از برنامههایی است که در این مرکز داشتهایم و در آینده نیز دنبال میکنیم. تمامی این همایشها بهطور رایگان و عمومی برگزار میشود.
به عنوان سوال پایانی آینده «سلامت جنسی» در کشور را چگونه میبینید؟
ما در زمینه دانش پزشکی در عرصه سلامت جنسی هیچ عقبافتادگی نداریم؛ با آنکه این عرصه در دنیا یک عرصه جوان است؛ اما کشور ما در زمینه دانش در سطح بالای بینالمللی است. این موضوع عرصهای نیست که ما قادر به انجام آن نباشیم. همانطور که گفتم نیاز به یک برنامهریزی کلان در کشور است. ما در شهرهای بزرگ هم فاقد مراکز درمانی در این زمینه هستیم. من با قاطعیت میگویم اگر این موضوع با برنامهریزی دنبال شود، بسیار زودتر از آنچه فکر میکنیم به سطح استانداردهای بینالمللی و حتی فراتر از آن خواهیم رسید
منبع:روزنامه شهروند